غم و اندوه پاسخی است به از دست دادن چیزی که مهم تلقی می شود ، به ویژه به مرگ یک فرد یا موجود زنده دیگری که با آن پیوند یا محبت ایجاد شده است. گرچه غم به طور معمول بر واکنش عاطفی به فقدان متمرکز است، اما دارای ابعاد فیزیکی، شناختی، رفتاری، اجتماعی، فرهنگی، معنوی و فلسفی نیز می باشد. در حالی که این اصطلاحات اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند، سوگ به حالت از دست دادن اشاره دارد، در حالی که غم و اندوه واکنش به آن از دست دادن است.
غم و اندوهی است که پس از فقدان قابل توجه، معمولاً مرگ یک فرد محبوب، تجربه می شود.
سوگ اغلب شامل پریشانی فیزیولوژیکی، اضطراب جدایی، سردرگمی، اشتیاق، وسواس فکری در گذشته و دلهره از آینده است. غم و اندوه شدید می تواند از طریق اختلال در سیستم ایمنی، غفلت از خود و افکار خودکشی، زندگی را به خطر بیندازد.
اندوه همچنین ممکن است به شکل پشیمانی برای چیزی از دست رفته، پشیمانی برای کاری که انجام شده، یا اندوه برای یک اتفاق ناگوار برای خود باشد.
برگرفته از فرهنگ لغت روانشناسی APA به انتخاب عبدالرضافارسی
غم چیست؟
غم و اندوه واکنش عاطفی و طبیعی است که پس از یک فقدان قابل توجه رخ می دهد. این معمولاً با مرگ یکی از عزیزان همراه است، اما می تواند به از دست دادن شغل، طلاق، بازنشستگی یا یک بیماری جدی نیز نسبت داده شود.
به گفته انجمن روانشناسی آمریکا (APA) ، اغلب اوقات در حالی که سوگواری را تجربه می کنند یا تحت فرآیند سوگواری قرار می گیرند، ممکن است افراد ناراحتی روانی مانند اضطراب، سردرگمی، یا اینکه نمی توانند به گذشته فکر نکنند، احساس کنند .
در مطالعه ای که توسط WebMD انجام شد ، 88 درصد از افراد سوگوار علائم عاطفی مانند افسردگی یا عصبانیت را تجربه کردند، در حالی که 68 درصد علائم فیزیکی مانند تغییر در اشتها یا درد معده داشتند.
پیمایش غم و اندوه برای همه دشوار است و راه درست یا غلطی برای تجربه آن وجود ندارد. و در حالی که جدول زمانی برای غم و اندوه وجود ندارد، مراحلی وجود دارد که می تواند به تشریح یا توضیح آنچه از نظر احساسی تجربه می کنید کمک کند.
مراحل پنج گانه سوگ چیست؟
پنج مرحله غم و اندوه توسط روانپزشک سوئیسی-آمریکایی دکتر الیزابت کوبلر راس در سال 1969 در کتاب خود "درباره مرگ و مردن" معرفی شد.
پژوهش دکتر کوبلر راس در مورد مراحل پنج گانه سوگ، ابتدا برای درک چگونگی درک بیماران مبتلا به یک بیماری لاعلاج غم و اندوه همراه با روند مرگ را توسعه داد، اکنون به چارچوبی اساسی برای درک چگونگی پردازش غم و اندوه همه افراد تبدیل شده است.
مراحل غم و اندوه خطی نیستند. کسی می تواند در هر مرحله ای از سفر غمگین خود وارد و خارج شود. در عوض، آنها به عنوان ابزاری برای کمک به ما در شناسایی و درک احساسات پیچیده در طول فرآیند سوگواری عمل می کنند.
پنج مرحله سوگ عبارتند از انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی و پذیرش. در زیر، هر مرحله مشخص شده، توضیح داده شده و با یک مثال واقعی دنبال می شود.
یک گرافیک بنفش هر مرحله از غم و اندوه را با یک شکلک همراه برای توضیح احساس ترسیم می کند. 5 مرحله غم عبارتند از انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی و پذیرش.
انکار
انکار اغلب پاسخ اولیه ذهن به ضرر است. در این مرحله فرد سوگوار پذیرای شرایط نیست و مرگ عزیز خود را نمی پذیرد. این یک مکانیسم محافظتی است که احساسات ما فقط تا جایی که بتوانیم با آن سازگار شوند.
مثال: مادر افشین می میرد و او از برنامه ریزی برای تشییع جنازه او امتناع می ورزد زیرا معتقد است که او باز خواهد گشت.
خشم
هنگامی که انکار محو می شود، فرد سوگوار ممکن است شروع به تجربه شکست عاطفی واقعی از دست دادن کند. در این مرحله، فرد سوگوار شروع به چسبیدن به احساس آشنای خشم می کند. خشم ساختاری به درد از دست دادن می دهد و باعث می شود فرد یا موقعیتی در موقعیتی که غیرممکن به نظر می رسد عصبانی شود.
مثال: خواهر آنا فوت می کند و او در بیمارستان طغیان می کند زیرا فکر می کند پزشکان برای نجات جان خواهرش به اندازه کافی تلاش نکرده اند.
چانه زنی
در این مرحله، فرد سوگوار شروع به استفاده از جملات «چه میشد اگر» و «فقط اگر» میکند که احساس گناه زیادی را به موقعیت میآورد. چانه زنی راهی است که فرد برای تلاش و تحریف زمان یا پیش بینی آینده انجام می دهد. اغلب اوقات، فرد سوگوار سعی میکند تا راه رهایی از درد را نیز با وعدههایی بدهد که آیندهای بیدرد را در پیش رو دارد.
مثال: پدر مریم فوت می کند و او معتقد است که اگر پدرش به جای بازنشستگی با او زندگی می کرد، می توانست جلوی مرگ او را بگیرد.
افسردگی
هنگامی که احساسات در زمان حال مستقر شوند، افسردگی می تواند آغاز شود زیرا فرد سوگوار به واقعیت جدید و پوچی خود در این مرحله پی می برد. آنها ممکن است شروع به فکر کردن یا احساس درون گرایی کنند، زیرا فکر می کنند زندگی جدیدشان بدون معشوقشان چگونه به نظر می رسد.
افسردگی پاسخی طبیعی و مناسب به از دست دادن عزیزان است و در شرایط غم و اندوه، وضعیت سلامت روانی محسوب نمی شود. همچنین برای اینکه روح شخص به طور کامل از دست دادن را پردازش کند، لازم است.
مثال: بهترین دوست سامان می میرد و او شروع به احساس بی ارزشی می کند و دلیلی برای ادامه دادن نمی بیند.
پذیرش
پذیرش مترادف با شادی یا رضایت نیست. این به سادگی به این معنی است که فرد سوگوار این واقعیت را می پذیرد که عزیزش برای همیشه رفته است. آنها اکنون یاد خواهند گرفت که چگونه بدون آنها زندگی کنند. در این مرحله، فرد سوگوار از دست دادن خود را به طور کامل در زندگی روزمره ادغام می کند.
درک مراحل غم و اندوه و تصدیق احساساتی که پس از فقدان چرخه میشوند، بخش مهمی برای بهبودی است. درک اینکه غم و اندوه یک تجربه مشترک انسانی در بین همه است، ممکن است به شما کمک کند که در طی هر مرحله کمتر احساس تنهایی کنید.
کنار آمدن با اندوه
غم و اندوه می تواند اثرات ماندگاری بر افراد داشته باشد. در واقع، حتی می تواند تغییراتی در سیم کشی و فرآیندهای مغز ایجاد کند.
معمولاً فرآیند سوگواری یک سال یا بیشتر طول می کشد. این بدان معناست که شما ممکن است پنج مرحله غم و اندوه را در طول یک فرآیند طولانی تجربه کنید، که احساس غم و اندوه در طول زمان کمتر می شود. با این حال، احساس درد و پوچی از دست دادن برای چندین دهه معمول است.
یادگیری کنار آمدن با غم و اندوه برای حفظ روال روزانه و عادات ضروری است. اگرچه یک تجربه جهانی است، اما همه ما باید یاد بگیریم که چگونه انعطاف پذیری را توسعه دهیم و پس از از دست دادن یک عزیز به زندگی ادامه دهیم.